بیخیال دنیا

گاهی نیار دارم بی خیال شوم بی خیال گذشته بی خیال آینده بی خیال احساس، بی خیال اگرها و شایدها گاهی لازم است بگویم: "هرچه بادا باد. "

بیخیال دنیا

گاهی نیار دارم بی خیال شوم بی خیال گذشته بی خیال آینده بی خیال احساس، بی خیال اگرها و شایدها گاهی لازم است بگویم: "هرچه بادا باد. "

حرفهای ما هنوز ناتمام...


حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه می کنی:
وقت رفتن است
بازهم همان حکایت همیشگی !
لحظه ی عظیمت تو ناگزیر می شود
آی...
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود!

قیصر امین پور


نگاره: ‏خسته‌تر از صدای من، گریه‌ی بی‌صدای تو
حیف که مانده پیش من، خاطره‌ات به جای تو

رفتی و آشنای تو، بی‌تو غریب ماند و بس
قلب شکسته‌اش ولی پاک و نجیب ماند و بس

طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن، دل به ستاره‌ها بزن

تکیه به شانه‌ام بده، دل به ترانه‌ام بده
راوی آوارگی‌ام، راه به خانه‌ام بده

یک‌سره فتح می‌شوم، با تو اگر خطر کنم
سایه‌ی عشق می‌شوم، با تو اگر سفر کنم

شب‌شکن صد آینه با شب من چه می‌کنی؟
این همه نور داری و صحبت سایه می‌کنی

وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کن
با تو طلوع می‌کنم ولوله‌ای دوباره کن

با تو چه فرق می‌کند زنده و مرده بودنم
کاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم

دکتر افشین یداللهی

ṧorǬ‏

نظرات 1 + ارسال نظر
Hoori یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 01:10

می دونم تکراریه ولی....
امروز برای عزیزانت احساسی کم نذار شاید فردا احساسی باشد و عزیزی نباشد....

چ قد زود دیر می شود....!

واقعا.........

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.